تلخ و شیرین

اینجا از تلخ و شیرین روزگارم خواهم گفت اگر هستی یا علی...

تلخ و شیرین

اینجا از تلخ و شیرین روزگارم خواهم گفت اگر هستی یا علی...

خدایا مدد از تو!

قفط عشق از فروغ ۲۴ ساله یه پیره زن ساخت!!!!!!!!فقط عشق!!!!!! .سلام .....وقتی که بخوای تمام زندگیتو کنار بذاری چه حسی داری؟؟؟وقتی کسی که تمام زندگیت شده ازت بخواد بری چه حسی داری؟؟وقتی که پاره تنت نه عشقت نه تمام هستیت ازت بخواد بین مرگ و زندگی یعنی موندن و رفتن یکیو انتخاب کنی چیکار میکنی ؟؟؟وقتی کسی که خواسته یا نا خواسته شده تمام نفس کشیدنت ..وجودت ..کسی که رنگ موهاش رنگین کمون آرزوهات شده ..کسی که خندیدنش دنیات شده کسی که موندنش نهایت آرزوته کسی که فرم دندوناش برات قشنگترین تصویر دنیاست !!کسی که مو شته ..موشیه خوشکلت .وقتی بچه میشه دوست داری درسته قورتش بدی اما ملزمی به نگه داشتن روابط!!لعنت به این الزاما ..چی میشد ما هم دست همو میگرفتیم یه گوشه دنیا برا خو دمون زندگی میکردیم ای خداااااااااااا !!!! چی میشد ما هم میرفتیم یه گو شه ای تو یه لونه دنج با هم زندگی میکردیم ..ای کاش جرات داشتم باهاش فرار کنم ای کاش میتونستم لااقل بهش بگم چقدر دوسسسسسسسسسسسسست دارم!!!!ای خدایا تا کی فرار؟؟حتی از خودم ..میخواستم یه روز با هم باشیم دستمو بذارم تو دستای خوش تراشش با هم بریم همه جا به همه بگم ببین این مال منه مال خودم ..اونیه که براش میمیرم و خوشحالم که فقط باهامه حتی اگر دوستم نداشتعه باشه ...میدونم داره اونقدر مهربونه ..خوبه ...دوست دارم ..دیوونم نه؟آره میدونم اگرم نباشم میشم میدونم ..تو ؛تمام هستیه منی!!!!!وای که چقدر امروز از عزیزترین موجود دیروزم دورم ...از بابام !امروز گفت میدونی من از بابابت متنفرم!!!!!!!!!!!شاید راست میگفت ..شاید باید می بود ..ولی چرا من چیزی نگفتم؟؟؟نمیدونم شاید اون خود منه خود خودم و انسان دوپا هیچ موجدی رو به اندازه خودش دوست نداره !!آخ که چقدر دوست دارم بچه!!!ای کاش میفهمیدی یا لا اقل میتونستم یک هزارم احساسمو برات یگم ..بگم چقدر دوست دارم ..چقدر آرزو دارم زیر یه سقف باهات زندگی کنم ....واااااااااای چه روییا یی راستی نکنه نشه !!!چه خلی بچه اون امروز بهت گفت اگر میخوای بری زودتر!!!خدایا من میدونم با هیچ کس احساس خوشبختی نخواهم کرد چرا که همش به این فکرم که با اون خوشبخت ترین بودم!!!!!!۱۱ فقط یه جمله و بس ...بچه !!موشم!!!خیلی عاشقتم!!!!!

شعری از عزیز ترینم !!!

یار من رفت از بر من ،مقصد او جای دیگر** رفته او شاید بیابد عاشق و شیدای دیگر** باز من دلتنگ اویم گرچه دیدم بی وفایی** گرچه می دانم که دارد ،در سرش سودای دیگر ** رفته آن آرام جانم ،کاش می آمد دوباره ** تا سکوت دشت دل را بشکند غوغای دیگر ** زندگی شد در نگاهم تیره و تار از غم او ** کاش او آید که یابد ،زندگی معنای دیگر ** باز چشمانم به راه و باز هم غرق نیازم ** بازهم شاید که بی او سررسد فردای دیگر ** گفته او می آید اما در هراسم چون بیاید ** رفته باشد از تنم جان ،یا نباشد نای دیگر ************************************************************************************* من در دلم در این شب سرد ،یک عالمه خورشید دارم ** یک عالمه امید در دل ،بی اندکی تردید دارم ** روییده در دل مریم عشق ،من یک گلستان شوق هستم ** می دانم او می آید آری ،چون بر خدا امید دارم ************************************************************************************* راستی یادم نرفته راجع به فروغ براتون میگم من یه مدت بیمارستان بودم نتونستم مطلب رو کامل کنم !!یاحق !

کی میدونه؟؟؟؟

اول سلام!!! چقدر فروغ فرخزاد رو میشناسید؟؟؟کی میدونه چی از یه دختر هنرمند با اون سن و سال کم یه آدم به این تلخی ساخت؟؟؟؟ هرچی میدونید برام بگید تا با آپ دیت بعدی نطر خودم رو بگم ....حق یارتون

سلام! من هم امدم!!

سلام به تمام دوستان جدید من! که البته خیلی هم غریب نبودیم تا الان ! میخوام اینجا حرف بزنم از زندگی بگم ..از تلخی ها و شیرینیهاش! شاید بعضی وقتا اونقدر تلخ بگم که همتون حالتون از زندگی بهم بخوره و بعضی وقتا اونقدر شیرین که دیابتیها رو از وب لاگ مرخص کنم ! خلاصه میخوام بنویسم اگر هستی یا علی !.....